آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره
آناهیدآناهید، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

لحظه هاي ناب كودكي

تولد آرسام

پنج شنبه تولد آرسام جون که در قلعه سحر آمیز پارک ارم برگزار شد دعوت بودیم به پسر شیرین ما خیلی خیلی خوش گذشت .. از آقایی آرتین هر چی بگم کم گفتم .در تمام مدت مهمونی مثل پسرهای خوب بازی میکرد و از بودن در کنار آرسام و بچه های دیگه لذت میبرد. آرتین بدو ورود سعی در بالا رفتن از صندلی شادی بچه ها و البته بودن آرتین در جمع آنها(دندون های آسیاب آرتین دارن در میان و به خاطر همین دستش تو دهنشه) مثل پسر خوب داره میوه اش رو میخوره دالی بدو بیا ادامه مطلب.. بچه ها و  کیک تولد نوش جونت مامان برای اولین بار عکس شرک و میدید و با تعجب به فیونا اشاره میکرد و با دیدین گربه شرک میگفت...
11 آبان 1392

شعرهای ما....

این شعرها کلی خاطره رو برام زنده میکنه و الآنم برای آرتین در شرایط مختلف میخونم و هنگام خوندنش دست میزنیم و  شادیم پاشو پاشو کوچولو از پنجره نگاه کن با چشمای قشنگت به منظره نگاه کن اون بالا بالا خورشید تابیده در آسمان یک رشته کوه پایینتر پایینترش درختان نگاه کن اون دوردورا کبوتری می پرد انگار برای بلبل از گل خبر می برد   خوشحال و شاد و خندانم قدر دنیا رو می دانم خنده کنم من دست بزنم من پا بکوبم من شادانم در دلم غمی ندارم زیرا سلامت هست جانم عمر ما کوتاه س چون گل صحراست پس بیایید شادی کنیم بیایید با هم بخوانیم ترانه جوانی را عمر ما کوتا...
5 آبان 1392

لغت نامه آرتین

عزیز دلم شیرینم ،ای نوگل باغ هستیم به جلو برو دست و قلب و دیدگان و تمام وجودم همواره به دنبال تو است و در کنارتم تا آن زمان که فرصت دارم . بدان بهترین لحظات من ، با تو سپری میشودپسر خوش اخلاق و دوست داشتنیم دوست دارم.   در ادامه شیرین زبونیهای پسرک چند روز پیش آرسام اومده بود خونه باباجون و شما صداش میزدی آرتام آرتام این چیزها رو خوب میشناسی و وقتی میخوای که بهت بدمشون میگی:  گوجججججججج = یعنی گوجه فرنگی میخوای(همچنان علاقه شدیدی به خوردنش داری/حداقل روزی 1عدد) کف=کفش .میری پیش جاکفشی و کفش های مامان که بیشترشون هم پاشنه بلندن و در میاری و میگی کف و پات میکنی و اصرار داری با اون پاشنه ها را...
5 آبان 1392

آرتین و سازهای مامان ساز(بازی بازی تند تند بازی13)

بچه که بودیم با وسایل معمولی و یا برخی از دور ریختنی های خونه کلی بازی میکردیم.بازی های سالم و کم خرج.. امروز برای سرگرم کردن آرتین با وسایل معمولی که تو خونه داشتم یه بازی ترتیب دادم و از اونجایی که جناب همسر هم خونه بود و سه تایی تو خونه کلی آهنگ نواختیم(بیچاره همسایه ها )... اولین وسیله این بازی طبل مامان سازه ..مواد لازم:چسب، قیچی، بادکنک، قوطی کنسرو و یا کمپوت  همانطور که در شکل های بالا معلومه بادکنک و بریدم و گذاشتم سر  قوطی فلزی(هرچی بادکنک و بکشیم صدای تولید شده بعد از ضربه بهتر و بلند تر خواهد بود) و با چسب محکمش کردم و برای زیبایی و جذابیتش یه کاغذ کادو پیچیدم دور قوطی نتیجه کار این شد ...
3 آبان 1392

بازی بازی تند تند بازی! 12

بازی بازی تند تند بازی!این بازی برای تقویت ارتباط بین دست و چشم مناسبه. وسایل مورد نیاز: تعدادی پنبه.یک ظرف در دار.انبر. من برای اینکه آرتین راحت تر بتونه پنبه هارو برداره هر کدوم از گلوله های پنبه ای و تو شونه تخم مرغ گذاشتم و یه انبر دادم دست آرتین عکس العمل آرتین با دیدن شونه تخم مرغ پر از پنبه با انبر سعی میکرد گلوله های پنبه رو برداره بعد از یکی دوبار امتحان کردن ترجیح داد با انگشتاش اینکارو انجام بده(انبر یکم سفت بود و هنوز کامل بلد نیست با انبر کار کنه) من هم درپوش ظرف رو گذاشتم و آرتین دونه دونه پنبه هارو میذاشت روی درپوش و از اونجا که راه ورودی ظرف تنگ بود با انگشتای کوچولوش با یه فشار پنبه رو مینداخت داخلش ...
1 آبان 1392

نمایشگاه کتاب...

روز جمعه من وبابا افشین به همراه شما رفتیم نمایشگاه کتاب مصلی اونقدر که فکر میکردم شلوغ نبود و من تند تند رفتم کتابایی که می خواستم و گرفتم البته قابل ذکر است که اگه بابا افشین زحمت نمیکشید شما رو نگه داره و با کالسکه راه ببره من نمی تونستم آنقدر راحت خرید کنم و از شما هم به خاطر همکاریت ممنونم گلکم.. از اونجا که کلی کتاب شعر بابا افشین قبلا واست خریده بود امسال زیاد دنبال کتاب شعر نبودم اینم اسم کتابایی که واست خریدم: دنیای شلوغ تاتی ها این کتابها هم واسه شماست و هم واسه مامانی  این کتاب پر از عکس نی نی و اجزای بدن ،لباس ها و کارهایی که کودکان انجام میدن و نشون میده و چون شخصیت های اصلی کتاب کودکان هستند فکر کنم آرتین ...
14 ارديبهشت 1392